محمد ارمیامحمد ارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

ارمیای پاییزی من

اخرین پست سال 93

سلام گل پسرم الان که دارم این پست رو مینویسم از سرماخوردگی شدید بی حالم و تو داری با عروسکای پت و متی که خریدی رو میز تی وی بازی میکنی.حس انجام دادن هیچ کاری رو ندارم ولی وقتی وبتو باز کردم  حس نوشتن اخرین پست 93 هم اومد... اما سال 93 و اتفاقای خوب و بدش تو زندگی 3نفره ی ما: در کل بخواهیم در نظر بگیریم سال خوبی برامون نبود از لحاظ مالی و داشتن ارامش فکری .چون از همون اوایل سال درگیر اتفاقای ناخوشایندی شدیم که عواقبش هنوز تو زندگیمون خودنمایی میکنه و مهمترین مسئله هم اینکه اون اتفاقا ارامش رو از زندگیمون گرفتن و نفهمیدیم روزامون چطور گذشت .بعداز اون هم بیماری عزیزجون که تاثیر مهمی تو زندگیمون داشت و یه جورایی همه مون اثر ...
28 اسفند 1393

حس خوب نوشتن با پسر کوچولوم

سلام روزای اخر سال 93 ست و من یهویی حس نوشتنم گل کرد با اینکه بی حال و کم حوصله م و خسته از خونه تکونی ها و رسیدگی به کارای عقب افتاده ولی پسر کوچولوی سرکشم حس نوشتن رو بهم داد. داشتم فکر میکردم که من چقدر این پسر کوچولوم رو دوست دارم و چقدر بودنش قهر کردنش و حتی لجبازی و کارای عجیب غریبش برام مهمه. از نوجوانی یا شایدم قبلتر از اون دوست داشتم پچه م پسر باشه چون خودم برادر نداشتم! و از طرفی دوست داشتم با پسردارشدنم مادر و پدرم هم طمع فرزند ذکور رو بچشن !و البته سختی هاش!که خدارو شکر ارمیا و پسرخاله ش علی خیلی خوب مارو از داشتن پسر سرخوش کردن. همیشه دوست داشتم پسرم اولی باشه و بزرگتر از دخترم تا حامی خواهرش باشه....
26 اسفند 1393

رکورد بازدید وبلاگ!!!!!!!! و لباس عید اری جونم

وااااااااااااااااای ما دیروز 484تا بازدید داشتیم هورااااااااااااااا         نمیدونم باز چطور شد تمام مطالبی که گذاشته  بودمم پرید....   این هم عکس خرید عید ارمیا جونم     گل پسرم امیدوارم همه شون مبارکت باشه و در خوشی و تندرستی بپوشی.انشالله! ...
17 اسفند 1393
1